نه من نه تو

اجتماعی

نه من نه تو

اجتماعی

توانمندی زنان = جامعه ای پر توان




برابری دو جنس از حیث در اختیار داشتن منابع و امکانات، دسترسی به بهداشت و آموزش، و برخورداری از آزادی در پیشبرد استعداد، بنفسه دارای ارزشی ذاتی است. رفتار برابر با دو جنس به دلایل ذاتی (به زبان علم اقتصاد تامین اجتماعی)، نیز به دلیل عدل و انصاف، عوامل موثر برای کاهش عدم تعادل جنسیتی است. دومین دلیل مهمّی که عدم تعادل جنسیتی را کاهش می دهد دلیلی است که می توان آن را دلیل ابزاری نامید، یعنی منافعی که قاعدتا از پذیرفتن اصل برابری بدست خواهد آمد. برای نمونه اگر با آموزش برابر، مشارکت زنان در توسعه اقتصادی (یا دیگر اهداف مطلوب) با آموزش مردان قابل مقایسه باشد، چنین کاهشی درعدم تعادل جنسیتی توانایی زنان را در مشارکت در پیشرفت اقتصادی بالا خواهد برد. دلیل این بازدهی افزوده کاهش نابرابری جنسیتی در حوزه هایی است که زنان در حال حاضر در آن حوزه ها دچار محرومیت هستند.

 

بازدهی اقتصادی :

نظریه سرمایۀ انسانی به ما می گوید که همچنانکه سرمایه فیزیکی (دستگاهها) بر قابلیت تولید اقتصادی انسانها می افزاید به همان ترتیب سرمایۀ انسانی حاصل از آموزش، قابلیت تولید افراد را ارتقاء می دهد. پژوهشهای علمی در خصوص منابع رشد اقتصادی به نحو متقاعد کننده ای نشان می دهد که آموزش به عنوان عاملی موثر در افزایش بازدهی کارگر نقش اساسی بازی می کند.

 نظریه های جدید رشد اقتصادی، آموزش و توسعۀ منابع انسانی را در کانون توصیف خود از رشد اقتصادی بلند مدت جای می دهند. این اعتقاد که آموزش بر رشد اقتصادی موثر است قبول بیشتری یافته و بسیاری از پژوهشها ارتباط مثبت بین تلاشهای آموزشی یک کشور و وضعیت اقتصادی آن کشور را نشان داده و رابطه علیت برای آموزش قائل شده است. نمونه های مشهور این قضیه همان به اصطلاح "معجزه" اقتصادی کشورهای شرق آسیا است.

اگر آموزش زنان به عنوان سرمایه گذاری انسانی، قابلیت تولید و رشد اقتصادی را به همان میزان افزایش می دهد که آموزش مردان، پس وضعیت نامساعد آموزشی در مورد زنان از لحاظ اقتصادی زیان رسان است. تحقیقات جهانی نشان می دهد که به طور کلی منافع اقتصادی حاصل از آموزش زنان ، محاسبه شده برمبنای میزان اقتصادی بازگشت به آموزش ، قابل مقایسه است با آموزش مردان . بنابراین از منظر بازدهی اقتصادی شکاف جنسیتی در آموزش امری نا مطلوب است.

 

بازدهی اجتماعی :

در عین اینکه منافع اقتصادی آموزش دختران برابراست با منافع اقتصادی آموزش پسران، یافته های اخیر نشان می دهد که منافع اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش جنس مونث بسیار بیشتر است از سرمایه گذاری در آموزش جنس مذکر . به ویژه آموزش زنان اثرات مهمّی دارد بر میزان کلی زاد و ولد (و در نتیجه بر میزان رشد جمعیت) میزان مرگ ومیر نوزادان، وضعیت نامساعد جنس مونث در بقای خردسالی، و بر سلامتی و تغذیه کودک.  متقابلاً تحلیلهای آماری نشان می دهد که آموزش مردان اثرات بالنسبه کمتری دارد بر این مسائل مهم اجتماعی .

 

راههایی که از طریق آنها آموزش بر مسائل اجتماعی اثر می گذارد :

چرا باید تحصیل زنان به مقدارزیادی میزان زاد و ولد را کاهش دهد و سلامت کودکان را ارتقاء بخشد؟ راههایی که از طریق آنها تحصیل دختران به چنین نتایج اجتماعی منجر می شود کدامند؟ در تحقیقاتی که در این زمینه انجام گردیده بر این نکته تاکیدی زیادشده که زن تحصیلکرده در پرورش و تربیت فرزندان خود موفقتر است. این فایده اکنون به نحو بارزی در ادبیات سکولار شناخته شده است.

اقتصاددانها برای رهیابی به درک این پدیده بر نقش انگیزه ها تمرکز می کنند. استدلال آنها این است که تحصیل زنان با کاهش اندازه مطلوب خانواده همراه است، زیرا میزان زاد و ولد را پایین می آورد، و این به نوبۀ خود گویای این واقعیت است که تحصیل، ارزش فعالیتهای اقتصادی زنها را بالا می برد و پاداش بیشتری از بازار کار برایشان به ارمغان می آورد. به عبارت دیگر به موازات آنکه زنان بیشتر تحصیل می کنند به خانواده کوچکتر بیشتر تمایل پیدا   می کنند و در نتیجه هزینۀ ماندن در خانه برای بچه آوری و تربیت بچه کاهش می یابد.

 تحصیل همچنین اولویتهای زنان را در مورد کیفیت تربیتی فرزند یا کمیت آن تغییر می دهد، زیرا زنان تحصیلکرده داشتن بچه کمتر اما با "کیفیت" بهتر را برمی گزینند. به علاوه همچنان که پیشتر ذکر شد تحقیقات اخیر بیان می کند که بخش بزرگتری از نقدینگی زنان نسبت به مردان خرج نیازهای بچه ها می شود ، به نحوی که به نظر می رسد تحصیل زنان، و در پی آن افزایش درآمد آنها، فایده ویژه ای برای کیفیت رشد کودک دارد.

تحصیل زنان، سلامت کودکان را به دلیل آگاهی بیشتر مادران از اهمیت بهداشت و معالجات اولیه بهبود می بخشد. این آگاهی تلفات نوزادان را پایین می آورد، که این به نوبه خود نیاز یک خانواده را به داشتن فرزندان زیاد به خاطر پیشگیری از خسارات روانی که ممکن است بر اثر مرگ نابهنگام تعدادی از فرزندان نصیبشان شود، می کاهد.به علاوه به نظر می رسد که تحصیل زنان سن ازدواج را افزایش می دهد و به دلیل این تاخیر، میزان کلی زاد و ولد یعنی تعداد بچه هایی که یک زن بدنیا می آورد، پایین می آید .

سرانجام بعضی پژوهشها دریافته اند که تحصیلات مادر بر موفقیت تحصیلی و آموزشی فرزندان تاثیر بیشتری دارد تا تحصیلات پدر. با درنظر گرفتن اینکه در بسیاری خانواده ها بین مادر و فرزندان تعامل بیشتری وجود دارد این استنتاج معقول و قابل قبول به نظر می رسد، چون در بیشتر کشورها پدران نان آور اصلی خانه هستند.

 به این ترتیب تحصیل زنان در افزایش سرمایۀ انسانی، قابلیت تولید و رشد اقتصادی نه تنها در نسل خود بلکه در نسلهای آتی نیز سهم مهمتری نسبت به تحصیل مردان به همراه خواهد داشت




نظرات 1 + ارسال نظر
fataneh دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:03 ب.ظ

mersi az mataleb ghashanget

ممنون از نظر لطفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد