اصولاً در شهرها است که تقسیم های فضایی و تمایزات اجتماعی و اقتصادی شدت می گیرد و در این تقسیم بندیها و تمایزها عوامل متعددی اعم از اقتصادی، قومیتی و جنسیتی دخالت میکنند. قدرت در انحصاری کردن فضا و راندن گروههای ضعیف تر جامعه به فضاهای کمتر مطلوب نقشی تعیین کننده دارد.
در تهران امروز نیز ما می توانیم تمایزات طبقاتی، اجتماعی و جنسیتی را در مکان جغرافیایی مشاهده کنیم. این تمایزهای مکانی براساس تمایزات قدرت و ثروت در میزان دسترسی به فضای باز و عمومی و در سایر امکانات و امتیازها نمایان است. ملاحظات جنسیتی این تمایزات را تشدید کرده است. پدرسالاری و دنیای مردانه که بر انگارش توانمندی فیزیکی بیشتر مردان نباشد، در فضای اجتماعی و فرهنگی در دو عرصه خود را نشان میدهد:
1- در عرصه رفتاری، مردان نانآور خانواده دانسته میشوند و آنها هستند که در استفاده از منابعی چون ثروت و قدرت ارجیحت دارند.
2- در عرصه ایدئولوژیک که (با باورهای قالبی جنسیتی و نهادینه کردن آن) دو وجه دیگر را توجیه، تفسیر و بازتولید میکند.
انگارش کلی این است که زن طبیعتا ضعیفتر است پس باید مورد اتکا و حمایت مردان قرار گیرد. در نتیجه زنی که به مرد متکی نباشد نابهنجار و آسیب پذیر تلقی میشود.
در عرصه شهرها دو عامل یاد شده به تخصیص منابع و امتیازها بر اساس جنسیت منجر میشود و این امتیازات در سه وجه نمایان میشود:
1- در حرفه آموزی و اشتغال و در تقسیم کارهای خانگی
2 - در امور رفاهی و فراغتی
3- در خدمات حمل و نقل شهری، که زن را از نظر فیزیکی آسیب پذیرتر و ضعیف تر نشان می دهد و در نتیجه حضور او را در فضاهای عمومی شهری محدود میسازد و در عمل نیز او را در عرصه شهری که عمدتا برای مردان ساخته شده، آسیب پذیر می سازد.
براساس همین تفکر در فضاهای شهری، اولویت بخشی به مردان و تدارک فضاهایی برای آنها تداوم می یابد. چون زن ضعیف، آسیب پذیر و متکی به مرد بازنمایی میشود، در زمینه حضور در فضاهای عمومی و به ویژه روباز مثل خیابانها محدودیت می یابد. فضای باز در شهر برای زنان فضای ناامن است به خصوص اگر که تاریک باشد زن باید فوراً از آن خارج شود. چون مرد تصور می کند که زن ضعیف است و کالایی است که با تاریک شدن در معرض خطر بهره برداری قرار میگیرد، بسیاری از فضاهای شهری به ویژه فضاهای فراغتی، در بسیاری از اوقات برای زنان مجاز و امن نیست.
افزایش تحصیلات زنان ایرانی در دهههای اخیر (با توجه به اعلام پاکسازی فضاهای آموزشی) حضور بیشتر زنان و دختران در عرصه عمومی شهر را در پی داشته و این تغییر در مناطق جنوبی شهر چشم گیرتر است. پدیده دیگر متنوع تر شدن نقش زنان در خانه است.
در هر حال این تغییرات، حضور زنان در عرصه ها و فضاهای شهری را اجتناب ناپذیر و نحوه ساماندهی فضاهای شهری را دگرگون میسازد. به ویژه در زمینه ایجاد فضاها و امکانات فراغتی برای زنان و دختران جوان که قبلاً جایشان در خانه و فعالیت هایشان محصور به خانه تصور می شد امکانات و تغییرات جدیدی را ایجاب میکند (پیران، 1380).
یکی از نیازهای زنان و دختران شهری که اکنون دیگر در خانه ها محصور نیستند نیازهای فراغتی است. اگرچه برخی از زنان شاغل خانه دار ممکن است در شرایط فعلی (عدم مشارکت مردان در کارهای خانگی و فقدان حمایتهای اجتماعی) از وقت آزاد کمتری برخوردار باشند، اما با دگرگونی تدریجی سبک زندگی و کاسته شدن از تعداد فرزندان و اهمیتی که زنان برای سلامت، سرگرمی و فعالیتهای فراغتی برونخانگی قائل میشوند لازم است برنامه ریزان به نیازهای آنان توجه نموده و در جهت گسترش فضاهای فراغتی عمومی نظیر ورزشگاه ها، فرهنگسراها و مراکز تفریحی مناسب با علایق زنان اقدام کنند..
از این رو به ویژه در تهران شاهد آن هستیم که دختران به جای استراحت در خانه، انجام کارهای منزل، تماشای تلویزیون، ویدئو و ماهواره، مطالعه کتاب و روزنامه و کارهای هنری به سوی انواع فراغت های بیرون از خانه شامل ورزش، سینما، موزه ها، پارک ها، کافی شاپ ها و مسافرت ها و رفتن به مراکز خرید و قدم زدن در خیابان ها متمایل شده اند. اما با محدودیت ها و موانعی که امروزه برای حضور دختران در غالب فضاهای عمومی شهری وجود دارد به نظر می رسد فراغت این قشر میتواند از بیرون به مکانهای سربسته ای که آسیب های بیشتری در پی دارد کشانده شود. سیاستهای فرهنگی معطوف به فضاهای فراغتی می تواند گذارن فعالانه و خلاقانه و غیرآسیب زای اوقات آزاد دختران و زنان جوان را بارور سازد.
بیرون آمدن دختران و زنان جوان از خانه و تمایل آنها به سبک های جدید زندگی، فراغت، مصرف و مد، نشان دهنده دگرگونی ارزشها و پیدایش مسایل هویتی در زنان و دختران جوان است. امکان حضور سالم و مناسب در عرصه های تحصیلی و شغلی، کسب هویتهای تاملی و مستقل و ایجاد تفکر انتقادی در این قشر از زنان، میتواند بسیاری از آسیبهای شخصیتی و از جمله فراغت های آسیب زا، مصرف گرایی، مدگرایی و خریدهای تفننی را در آنها کاهش دهد. گسترش تسهیلات فراغتی برون خانگی از جمله فرهنگسراها و مراکز ورزشی و تفریحی برای جوانان به ویژه دختران جوان، ابعاد آسیب زای گذران فراغت در فضاهای بسته را کاهش میدهد زیرا در هر حال با میزانی از کنترلهای جمعی همراه است.
در نهایت صرفنظر از عوامل فرهنگی که بیش از همه بر چند و چون فراغت مردان و زنان جامعه تاثیر میگذارد، وقت فراغت زنان تابعی است از خدمات اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی عمومی، مشارکت سایر اعضای خانواده در کار خانگی، گسترش فضاها و تسهیلات تفریحی و ورزشی عمومی برای زنان، تدارک غذای کودکان از طرف مدرسه، درآمد قابل مصرف و قابل اعتماد بودن وسیله حمل و نقل و ایمن بودن فضاهای فراغتی.
منابع
استریناتی، دومینیک،1379، مقدمهای برنظریههای فرهنگعامه، ترجمه ثریا پاک نظر،تهران، گام نو،
پیران، پرویز،1380، سخنرانی در سمینار زن و شهر.
تورکیلدسن، جرج، 1382، اوقات فراغت، ترجمه عباس اردکانیان، انتشارات نوربخش.
تندنویس، فریدون،1381، «جایگاه ورزش دراوقات فراغت زنان ایرانی»، مجله حرکت، ش 12،
دومازیه، ژوف، 1352، «زمان فراغت از دیدگاه تاریخی و جامعهشناسانه»، ترجمه م. آدینه، مجله فرهنگ و زندگی، شماره12،
فکوهی، ناصر و انصاری، فرشته، 1382، «اوقات فراغت و شکلگیری شخصیت فرهنگی»، نامه انسانشناسی، پاییز و زمستان 1382.
طهماسیان، پری و دیگران،1379، زنان و اوقات فراغت، نشر یاسمن،
لس هیوود و همکاران،1380، اوقات فراغت، ترجمه محمد احسانی، نشر امید دانش،
سلام عزیزم عاللللللللللللللللللللللللللی بود ولی چرا به من سر نمیزنی الان دپسرده میشم بعد میمیرم اونوقت دیگه دوستام .............. میدونی دیگه شاید خوردنت.
گلم سلام ، محاله روز یکی دو بار بهت سر نزنم عزیزم
شاید به خاطر اینه که نظرم رو برات نمی زارم
ممنون از نظرت خانم