امروزه فعالیت های اجتماعی آن دسته از زنان که به عنوان همسر دولت مردان شناخته شده اند ، در بسیاری از کشور ها گسترش یافته و رو به ارتقاء است. شواهد نشان دهنده آن است که این فعالیت ها در رفع بسیاری از معضلات اجتماعی نظیر؛ تضییع حقوق زنان، گسترش فقر، افزایش کودکان کار، محرومیت از تحصیل و... بسیار موثر بوده است.
در کشور ما علیرغم آنکه از سیستم حکومتی متفاوتی برخوردار است اما ، حضور زنان را در تمامی عرصه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی به خوبی مشاهده می کنیم.این حضور که خود نشان دهنده علاقه وافر بانوان ایرانی به پیشرفت ، کسب تجارب و سهم از موقعیت های موجود است، تاکنون برای این قشر دست نایافتنی و غیر قابل حصول بود.
در طول تاریخ صد ساله کشورمان از زمانی که مملکت داری و قوای سه گانه به شکل امروزین خود شکل گرفت در صحنه های سیاسی جای خالی زنان در کنار مردان دیده می شود و اگر حضوری هم بود حضور در سایه بشمار می رفت .در جهان امروز اما شرکای زندگی خصوصی روسای جمهور و نمایندگان مردم از هنگامه آغاز مبارزات انتخاباتی تاپایان مسیر ، گام به گام با همسران خود ، برای جلب آرای عمومی به مبارزه می پردازند و پس از انتخاب نیز با قبول مسئولیت های اجتماعی و فرهنگی شریک موفقیت ها و شکست های پیش رو خواهند بود.
در کشورمان فقدان این مقوله محسوس می باشد ، با توجه به این مهم که شرط اصلی کاندید شدن برای احراز پست ریاست جمهوری مرد بودن ( رجل ) است، و این فرصت از زنان ایرانی دریغ شده ، این قشر باید بر توانایی های همسران رییس جمهور منتخب خود تمرکز بیشتری نمایند و از این طریق گامی موثردر راه احقاق حقوق بر حق خود بردارند.
از آنجاییکه در تاریخ گذشته کشورمان تجربه ای اینچنین ، که قابل ملاحظه باشد موجود نیست، بهترین راهکار ، تحقیق و تفحص در امور زنانی است که در سایر کشورها با احراز این تجارب به کار پرداختند و توانستند موفق عمل کنند.در این مسیر باید به کسب تجربه پرداخت و تا جایی که با فرهنگ جامعه در تضاد قرار نگیرد در جهت پیشرفت جامعه گام های موثر برداشت.
در دنیا چه خبر است ؟
رییس جمهورهای محافظه کار، بیشتر میپسندیدند که همسرانشان «کاری به کار سیاست نداشته باشند.» ایدهآل برای این "مردان بزرگ" آن بود که "مادر بچهها" بیشتر به رتق و فتق امور خانه و خانواده بپردازد و خود نیز داوطلبانه این موضوع را به اطلاع همگان برساند.
وقتی نانسی ریگان در سال ۱۹۸۱ میلادی به کاخ سفید نقل مکان کرد، وظیفهاصلی خود را در تغییر دکوراسیون و مبلمان کاخ، همراهی همسر مدبر خود و لبخندهای ملیح در برابر دوربین خبرنگاران روزنامههای زرد خلاصه کرد. خود او یک بار به همین خبرنگاران گفت: «من دربارهی سیاست حرف نمیزنم. چون سررشتهای در این مقولهندارم».
هیلاری کلینتون اما بر خلاف نانسی و به تعبیر خبرنگاران مجلههای مد و زنان، در مورد همهچیز اظهار نظر میکرد و خود را در همه کاری وارد میدانست، حتی در آشپزی. شرکت او در مسابقهی بهترین دستور پخت "کیک آمریکایی کوکی" در سال ۱۹۹۳ در رقابت با نانسی ریگان، در این کشور زبانزد خاص و عام شد.
روزنامههای آمریکایی در مورد دخالت این وکیل زن در امور کشورداری بیل کلینتون، از قول او نوشتند: «شما یک رییس جمهور سفارش دادید و حالا دو تا از آنها عایدتان شده است.» راست یا دروغ، هیلاری کلینتون، هشت سال تمام در واشنگتن به عنوان "طرف باهوشتر" در رسانهها مطرح بود.
واقعیت این است که در حال حاضر، دورهی " فرست لیدی" هایی مثل نانسی ریگان و هانولوره کهل، همسر صدراعظم پیشین آلمان هلموت کهل در کشورهای غربی سپری شده است. وظیفهی آنان، « قرار داشتن در کنار مرد اول کشور، پشتیبانی از او و رسیدن به امور خانه و خانواده» بود که اکنون موضوعهای جالبی برای مجلههای زرد و عامهپسند نیست.
.
همسران و شرکای زندگی رییس جمهورها و نخستوزیرهای کشورهای غربی، در ایفای نقش خود به عنوان "بانوان نخست" این کشورها مشکلات زیادی دارند. یکی از این دشواریها، داشتن عقاید مستقل و ابراز آن در انظار عمومی است. این که این مقامات بلندپایه به عنوان مراجع رسمی حافظ آزادی بیان و اندیشه، تا چه حد همسران خود را در تبیین باورهای خود محدود میکنند، همیشه جنجالبرانگیز بوده است.
شاغل بودن و صاحبعقیده بودن این زنان به نظر بسیاری از امتیازهای بانوی اول محسوب میشود، ولی بحثبرانگیز هم هست. رسانهها بارها دربارهی تأثیر همسران برخی از مردان اول جهان در تصمیمگیریهای سیاسی آنان خبر دادهاند. به عنوان مثال، دربارهی دامنهی نفوذ میشل اوباما بر رییس جمهور آمریکا گفته میشود که این «تأثیرات تمام جوانب زندگی ملت» را دربر میگیرد. با این همه نمونهی "والری تریرویلر" بینظیر است که عقاید مستقل خود را دارد و از بیان آنها در رسانهها هم ابایی ندارد. او چندی پیش، در توییتر برای "اولیویه فلورنی" که یکی از رقیبان فرانسوا اولاند بود، نوشت: «امیدوارم در دور دوم انتخابات بتوانید به مجلس راه یابید.» این جملهی ساده و صمیمایه، در فرانسه جنجالبرانگیخت.
در عین حال، شوهران مقامات بلندپایهی زن جهان مثل آنگلا مرکل، صدراعظم کنونی آلمان و مارگرت تاچر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، همواره پشت صحنهی سیاست فعال بودهاند. یوآخیم زاور و دنیس تاچر، هیچگاه نظرات سیاسی خود را در برابر رسانهها ابراز نکردند.
ایوون دوگل، کلود پمپیدو، ان-امون ژیسکاردستن، دانیل میتران، برنادت شیراک، سسیلیا سارکوزی و کارلا برونی سارکوزی؛ این هفت زن، بانوان اول فرانسه در جمهوری پنجم، یعنی از سال ۱۹۵۸ تا کنون بودهاند.
زنانی که بواسطه ازدواجشان، به چهرههایی بین المللی تبدیل شدهاند. انتظار نمیرفت همسران رییس جمهورها، چه زن و چه مرد، از سابقه و فعالیت سیاسی و اجتماعی برخوردار باشند. این موضوع بویژه در مورد زنان صدق میکرد که گویا تنها وظیفهشان خوب لباس پوشیدن و رعایت کامل و درست آداب معاشرت بود. آنها یک نماینده تشریفاتی از کشورشان بودند که همسرانشان را در سفرهای رسمی همراهی میکردند، بر سر میز شام رسمی در کنار رییس جمهوری حضور داشتند و با لبخند همیشگی خود چهرهای شاداب و رویایی از ساکنان سرزمین خود به نمایش میگذاشتند ولی در مذاکرات سیاسی نقشی نداشتند.
همه این هفت زن، زنانی مستقل و پیشرو در زمان خود به حساب میآیند، هرچند فعالیتهای سیاسی یا اجتماعی هرکدام از آنها شخصیتی متفاوت ساخته است. همگی طبق یک سنت قدیمی به کارهای عام المنفعه پرداختهاند و برخلاف دانیل میتران و برنادت شیراک که "لبخند دیپلماتیک" را به "حضور دیپلماتیک" تبدیل کردند، کلود پمپیدو و کارلا برونی غریبه ترین ها با دنیای سیاست بودند.
گامی هوشمندانه
حال باید دید کدام بانوی پیش رو قرار است جای خالی بانوی اول ایران را پر کند؟، از خواسته ها و نیاز های زنان امروز کشورمان تا چه حد اطلاع دارد و یا تا چه میزان به همه سلیقه ها و خواست ها اهمیت خواهد داد و شاید بهتر این است که بگوییم تا چه اندازه به وی اجازه ورود به فعالیت های سیاسی اجتماعی در کنار همسرش داده خواهد شد؟ .
در همین راستا اولین و اساسی ترین گام، در راه رسیدن به خواسته های زنان انتخاب کاندیدی است که بتواند بهترین، دلسوز ترین و فعال ترین بانوی اول را همراه و یاور خود داشته باشدتا شاید بتوان به نتایج مثبت تری در راه رفع تبعیض و توجه بیشتر به زنان دست یافت.
«نوشته شده توسط مریم واقف»
از اینکه دست به قلم شدید و نظرات کارشناسی خودتون رو می نویسید خیلی خوشحالیم وبلاگ جای نوشتن خود صاحب وبلاگه که شما این کار رو شروع کردید و جای تقدیر داره مقالتون درنوع خود جدید و جذاب بود همینطور ادامه بدید وحتما مقالات بعدی خودتونو منتشر کنید خیلی خوبه افرین
سلام
مردان بزرگ ومشهور با یاری زنان دانا وباهوش راه پیشرفت راطی می کنندولی مردها این را نمی دانند.
ازمطالب باارزشتان ممنونم