نه من نه تو

اجتماعی

نه من نه تو

اجتماعی

شکاف دیجیتالی جنسیت




با شکل گیری مبحث جامعه اطلاعاتی و رشد سریع تکنولوژی‌ها به ویژه تکنولوژی‌های جدید اطلاعات و   ارتباطات در سراسر جهان بخصوص در کشورها ی  توسعه یافته و مطرح شدن بحث شکاف دیجیتال، توجه به راهبردهایی جهت دستیابی تمام افراد بشر به این فناوری‌ها لازم به نظر می‌رسد. بنابر تجربه عمومی و مشاهداتی که بیشتر ما ممکن است داشته باشیم، میزان اطلاعات در اختیار افراد جامعه همچون منابع اقتصادی به صورت برابر توزیع نشده است(نظریه شکاف آگاهی).

با وجود دیدگاه‌های مثبت طرفداران توانمندسازی زنان بوسیلۀ فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، دیدگاه مخالفی نیز وجود دارد که ضرورتی به دستیابی به فناوری‌های نوین برای کسانی که نیازهای ابتدایی تری دارند را احساس نمی‌کند، اما با توجه به رشد فراگیر این فناوری‌ها در جهان و قابلیتی که در ارتقاء و توسعه جوامع دارند انتظار می‌رود دولت‌ها و پژوهشگران جوامع در حال توسعه به راه کارهای اجلاس‌های جهانی توجه کنند و تلاش خود را در جهت رفع موانع دسترسی و استفادۀ زنان از فناوری‌های مذکور به کار گیرند.از آنجا که فناوری‌ها در توانمندسازی بشر مؤثر واقع می‌شوند، نقش این فناوری‌ها بر زنان بخصوص  در کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از اقشار در حاشیه مانده بسیار مورد توجه است.

توانایی در جنبه مثبت آن می‌تواند شخص را قادر سازد که در تصمیم‌گیری‌های جمعی مشارکت داشته  باشد و سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش را در الگوی توانمندسازی قدرت در سه سطح اتفاق می‌افتد تعیین نماید. سه سطح الگوی توانمند سازی: در سطح فردی (همان احساس و ادراکی که یک فرد نسبت به توانایی هایش در تأثیر گذاری و حل مسائل دارد)؛ در سطح میان فردی (تجربیاتی که یک فرد همراه با دیگران و در ارتباط با آنان به دست می‌آورد و حل مسائل را آسان می‌کند)؛ و در سطح محیطی (نهادها ی اجتماعی که می‌توانند فرد را یاری دهند و آسان کننده و یا ادامه دهندۀ تلاش‌های وی درجهت دستیابی به خواسته هایش باشند.) فناوری‌های نوین، می‌توانند به عنوان تولیدکنندگان اطلاعات، در شکل گیری افکار عمومی و ساختن بستری برای مشارکت دهی و توانمندسازی زنان در عرصۀ سیاسی، بسیار مؤثرواقع شوند.



شکاف دیجیتال اصطلاحی است در اشاره به فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوری‌ها داشته یا اصلا دسترسی ندارند. این عبارت شامل عدم تعادل در دسترسی فیزیکی به فناوری تکنولوژی نیز می‌شود، مانند عدم تعادل در داشتن منابع و مهارت برای دسترسی موثر و مفید به فناوری و محسوب شدن به عنوان شهروند دیجیتال. شکاف دیجیتال را می‌توان بر پایه جنسیت، در آمد و نژاد مورد بررسی قرار داد.

شکاف دیجیتالی جنسیت، به بیانی ساده یعنی نابرابری در دسترسی به فناوری‌های نوین بین زنان و مردان.در متن شکاف دیجیتالی؛ شکاف جنسیتی به طور فزاینده ای مورد توجه است، به این معنی که اگر دسترسی و استفاده از فناوری‌های اطلاعات پیوند مستقیمی با توسعه اقتصادی و اجتماعی دارد پس باید این اطمینان حاصل شود که زنان در کشورهای در حال توسعه اهمیت فناوری‌های مذکور را درک کرده و آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند.

امروزه بزرگترین  واحد نیرومند برای ترغیب استفاده از فناوری‌ها ی اطلاعات توسط زنان در کشورهای در حال توسعه برنامه  APC (انجمن ارتباطات پیشرو) است که شبکه سازمان غیر دولتی زمینه ساز شکل گیری آن شده است. APC (انجمن ارتباطات پیشرو)، شرکتی است که در سال 1990 شکل گرفت و متشکل از مجموعه ای از تهیه کنندگان اینترنت است که با سازمانهای غیر دولتی که برای عدالت اجتماعی و تأمین حقوق زنان تلاش می‌کنند در ارتباط نزدیک است.



بنابراین، مهمترین مسائل در پرکردن شکاف دیجیتالی توجه به سواد و بالا بردن سطح علمی افراد، توزیع صحیح دسترسی به اینترنت، ایجاد شرایطی برای دسترسی همهٔ مردم به تکنولوژی وفناوری، توضیح و تشریح ضرورت استفاده از تکنولوژی اینترنت در عرصهٔ تجارت، برنامه‌ریزی مناسب و مدون برای تجهیز مدارس به شبکه های اینترنتی و... است.



نویسنده : مریم واقف

 

منابع:

  1. آبوت،پاملا و والاس، کلر(1380).جامعه شناسی زنان. ترجمۀ منیژه نجم عراقی. تهران: نشرنی، چاپ چهارم
  2. معتمد نژاد، کاظم (1383) .جامعه اطلاعاتی:اندیشه های بنیادی،دیدگاههای انتقادی وچشم اندازهای جهانی. تهران:دانشگاه علامه طباطبایی، مرکز پژوهشهای ارتباطات
  3. صراف، سها. نقش فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان ایران(1386-1385)
  4. ویکی پدیا، دانشنامه آزاد





یلدایی،پارسی



فرهنگ به زبان ساده مجموع، ارزش ها، باورها،آداب،رسوم و...می باشد و  انباشت فرهنگی، که از نسلی  به نسل های دیگر منتقل می شود، را می توان به عنوان هویت ملی، آن سرزمین پنداشت. با ایجاد فاصله، قطع و منع ارتباط با آیین ها،عادات و رسوم پیشینان، که از عوامل بسیار مهم در ایجاد همبستگی و شور وشعف ملی،حس افتخار به گذشته و تداوم  هویت ملی در جامعه به حساب می آید، نوعی خیانت به فرهنگ و هویت ملی سرزمین ها بوده و نهایتا  منجر به انقطاع فرهنگی  خواهد گردید،این رویکردو رفتارها عاملی برای از خود بیگانگی و عدم وابستگی به پیشینه تاریخی، هجوم هر چه بیشتر فرهنگ های بیگانه و در نهایت بی هویتی نسل امروزی و آینده خواهد بود. با ارج نهادن به آیین های کهن، ارزش ها و رسوم پیشینیان خود و افتخار به پیشینه تاریخی خویش می توانیم این پیوند ها را که در حال گسستن است را دوباره مستحکم سازیم .

ایرانیان نیز مانند دیگر سرزمین ها، آیین ها، مراسم و جشن های زیبا وباشکوه زیادی دارند که باعث بروز حس شادی و امید به زندگانی در میان مردم می شده. تا به امروز باوجود همه ی تاخت وتازها و هجوم به فرهنگ ایرانیان، که تنها هدفشان دوری و بیگانه کردن مردم ایران از اصل خویش می باشد، به همت مردم ایران،  آیین ها و مراسم پر محتوا که از دیر باز برایمان به میراث گذاشته شده،  پا برجا مانده و خواهد ماند.

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. واژهٔ «یلدا» ریشهٔ سریانی دارد و به‌معنای «ولادت» و «تولد» است. منظور از تولد،( ولادت خورشیدمهر/میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند. ابو ریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است.




ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند.

در انتهای کلام، نوشته ام را با آرزوی شادکامیی به بلندای شب یلدا وسخنی از مولانا به پایان می رسانم.



هر کسی کو دور ماند از اصل خویش              باز  جوید   روزگار   وصل   خویش





نویسنده : مریم واقف