نه من نه تو

اجتماعی

نه من نه تو

اجتماعی

دموکراسی برای ما ، حضور حداکثر، سهم حداقل



اندیشه دموکراسی در سده های چهارم و پنجم  پیش از میلاد در آتن شکلی کلاسیک یافت. هرکسی درطول زندگی خود، خواه وابسته به گروه ها و انجمن های مختلف است، از خانواده و محله و باشگاه هاو اتحادیه هی صنفی گرفته تا ملت و کشور. برای تمامی این اجتماعات، چه بزرگ و چه کوچک،به عنوان یک مجموعه تصمیماتی گرفته می شود. تصمیم گیری گاه جمعی و گاه فردی اتخاذ می گردد. دموکراسی به نوع تصمیم گیری جمعی تعلق دارد، یعنی تصمیماتی که بر اجتماعی به عنوان یک مجموعه اثر می گذارد، باید با نظر کلیه افراد آن اجتماع گرفته شوند و همچنین همه اعضا باید از حق برابر برای تشرکت در تصمیم گیری برخوردار باشند.

 

در واقع بایست گفت مفهوم دموکراسی مطلق نیست، بلکه نسبی می باشد. جامعه ای را می توان دموکراتیک نامید که حکومت از طریق رقابت در انتخابات به مسند قدرت رسیده و مسئول پاسخگویی به مردم باشد.هدف دموکراسی برخورد یکسان با همه مردم است.


برخی منتقدان، معتقدند که توده مردم بسیار نا آگاه تر و کم سواد تر و کوته بین تر از آن هستند که در تعیین خط و مش های دولت مشارکت کنند. پاسخ دموکرات ها این است که بی شک مردم به اطلاعات کافی و نیز به زمان برای درک مفهوم دموکراسی نیاز دارند، همانگونه که بزرگسالان مسئولیت اداره زندگی شخصی خود را به عهده می گیرند، قابلیت مشارکت در تصمیم گیر هایی را نیز که بر حیات جامعه شان تاثیر گذار است، دارند.



آیا برابری در اصل دموکراسی اهمیت دارد؟ اگر از دیدگاه برابری سیاسی به این امر بنگریم، هنگامی آن را دارای اهمیت می یابیم که قشری در جامعه آشکارا دارای مزیت ها و حقوق ویژه ای برای دستیابی به قدرت سیاسی _ چه به شکل انتخابی، چه غیر انتخابی _ باشد که سایر اقشار از آن محرومند. مردان به دلایل کاملا آشکار، مسایلی را که بر زندگی زنان تاثیر گذار است چندان جدی تلقی نمی کنند و این مسایل را در اولویت قرار نمی دهند. در نظام های دموکراسی، نسبت نمایندگان زن به زنان رای دهنده بسیار کم است. چنین وضعیتی، دلایل مختلف دارد که بخشی از آن تاریخی، و بخشی داخلی و بخشی نیز سیاسی است.


در طول تاریخ کمتر اتفاق افتاده است که زنان، شایسته شرکت درفعالیت های سیاسی قلمداد شوند، بلکه همواره به طور رسمی یا غیر رسمی از آن بر کنار بوده اند و این امر خود موجب تشدید اعتقاد به عدم شایستگی آنان شده است. بازمانده این اعتقادان گذشته، باعث ناتوان ساختن زنان برای احراز مقامات سیاسی شده است. آنچه که این اتقادات را بیشتر تحکیم می کند، تقسیم نابرابر کار است که بر طبق آن مسئولیت عمده زن، تربیت فرزند و خانه داری است.



فعالیت سیاسی، فعالیتی بسیار وقتگیر است و ساعاتی که دولت و پارلمان در آن به کار مشغولند، تنها به ساعات اداری سایر کارمندان محدود نمی شود بلکه ساعاتی را هم در بر می گیرند که مردم دیگر از آن برای استراحت و دسیدگی به امور شخصی استفاده می کنند، در ضمن این نوع فعالیت ها که در آنها مبارزه، رقابت های حزبی و قدرت طلبی های شخصی اهمیت بسیار دارد، بیشتر مورد پسند مردان است تا زنان.

اگر چه به هیچ وجه نمی توان گفت که همه زنان دارای نظرات، علایق ومنافع یکسانی هستند، ولی بسیار از آنها نیز تصمیم گیرنده بودن مردان را در پارلمان در مورد مسایل زنان بر نمی تابند.به هر صورت، اگر به ویژگی ها و صفاتی که در زنان نیز پرورش یافته است، مجال در خور داده نشود، کل اجتماع مغبون خواهد شد.


   غلبه بر این میراث تاریخی نابرابی سیاسی، نیازمند اقداماتی در سطوحی چند است : عوض کردن دیدگاه ها نسبت به این مساله از طریق مدارس و آموزش عمومی مردم، فراهم کردن تسهیلاتی در کار بچه داری به منظور سبکتر کردن وظیفه زنان و تجدید نظر در ساعات کار پارلمان و دگر تسهیلات مربوط به آن از جمله اقداماتی هستند که باید صورت گیرد. احزاب نیز باید در ترغیب زنان عضو و معرفی آنان به عنوان کاندیدا پیشقدم باشند. این کار را می توان با اختصاص سهمیه و در نظر گرفتن جایگاهی ویژه برای زنان به انجام رساند.


اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 21، بند اول:

هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جویند.


 

تهیه و تنظیم: مریم واقف


منبع: دموکراسی چیست؟ دیوید بیتهام و کوین بویل، ترجمه شهرام نقش تبریزی، انتشارات یونسکو








نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد