نه من نه تو

اجتماعی

نه من نه تو

اجتماعی

افسردگی در کمین کیست؟ من یا تو


 

زنان ایرانی افسرده‌اند، حتی اگر آمارها خبر از افسردگی سه تا چهار برابری شان نسبت به زنان دیگر دنیا ندهند، باز غمگین و عبوس و افسرده به نظر می‌رسند. حکایت افسردگی زنان ایرانی، وقتی به قشر خانه‌نشین و خانه‌دار می‌رسد بغرنج‌تر می‌شود. کافیست سری به پژوهش‌های انجام شده بزنید تا ببینید که زنان خانه دار ایرانی نسبت به همسرانشان حداقل ۲ تا ۴برابر بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند.

افسردگی بیماری شایع عصر ماست و در تمامی جهان روند فزاینده ای دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیز دیگری تشخیص داده شده است.

 وزارت بهداشت ایران: ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور دچار مشکلات روانی هستند! ۳ تا ۲۵ درصد دانش آموزان از بیماری‌های روانی رنج می برند! سایه سنگین افسردگی بر سر زنان ایرانی! ۲۵ درصد زنان دچار انواع افسردگی و اضطراب هستند! افزایش چشمگیر افسردگی در جامعه و نگرانی از روند رو به گسترش آسیب های اجتماعی در تهران!

رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران در رابطه با این بیماری شایع میگوید: زنان بیشتر از مردان در معرض بیماری‌های روانی و افسردگی قرار دارند به طوری که درصد ابتلای زنان به اختلالات روانی در جامعه ما 2 برابر مردان است. دلیل آن مسائل بیولوژیکی و شرایط محیطی است همچنین نابسامانی‌های اجتماعی و قانونی نیز در این مسأله موثر است.

امروزه بر اساس نتایج سال‌ها مطالعه میدانی، محققان شکی ندارند که خطر افسردگی، زنان را بیش از مردان تهدید می کند و احتمال ابتلای آنان به این اختلال خلقی دو برابر مردان است. از آنجایی که زنان نخستین کسانی هستند که به عنوان مادر پاسخگوی نیازهای حیاتی کودک هستند، سلامت روحی آنان تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی و روانی فرزندانشان و در نتیجه سلامت روان جامعه خواهد گذاشت.



زندگی پر از فراز و نشیب های روحی است و زمانی که چرخ زندگی در سرازیری بیفتد ، نشیب های روحی تداوم یافته ، عملکرد طبیعی فرد مختل می شود و امکان بروز یک بیماری جدی و رایج به نام"افسردگی" افزایش خواهد یافت . افسردگی، روح ، جسم ، ذهن و رفتار فرد را درگیر می کند. امکان بروز این بیماری هم درزنان وهم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلا  می شوند.

از آنجایی که زنان و مردان در بیان احساساتشان با هم متفاوتند، واکنشی که در مقابل فشارهای روحی از خود نشان می‌دهند نیز یکسان نیست. در حالی که پسران عموما نگرانی هایشان را با پرخاشگری و ناهنجاری‌های رفتاری نشان می‌دهند، اکثر دختران در شرایط مشابه دچار اختلالات خلقی و افسردگی می شوند.

کمبود عزت نفس موجب می‌شود که فرد از خود تصویری منفی داشته باشد، آن را به همه جوانب زندگی تعمیم دهد و در نتیجه دچار نوعی درماندگی شود. این حس درماندگی که اصطلاحاً با “مود” پایین شروع می‌شود کم کم می‌تواند تبدیل به افسردگی شود. فرد افسرده عموما خود را بی ارزش، دنیا را پوچ و آینده را سیاه می‌بیند.

زنانی که زندگی شان تنها وقف خانه داری و بچه‌داری است با بزرگ شدن آنها و ترک خانه و تصور اینکه دیگر کسی به مراقبت و حضور آنان نیاز ندارد، ممکن است دچار افسردگی شوند. آن‌ها با رفتن بچه‌ها احساس می‌کنند فایده ای برای دیگران ندارند و هویت خود را از دست داده‌اند.



نتیجه بعضی از تحقیقات نشان داده است که عدم اشتغال و داشتن سه فرزند یا بیشتر می‌تواند به علت شکننده کردن موقعیت اجتماعی زن به عاملی برای افسردگی بدل شود. استیصال و گیر کردن در موقعیتی که راه خارج شدن از آن دشوار به نظر می‌رسد یکی از عوامل مهم در بروز افسردگی است.

بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل مهاجرت شوهر، زندانی شدن یا از کار افتادگی او، طلاق و ... سرپرستی خانواده را به عهده گرفته اند، آسیب پذیرترین قشر اجتماع محسوب می شوند. زنانی که بدون همسر و به تنهایی باید پاسخگوی نیازهای عاطفی و مادی فرزندانشان باشند بیش از دیگران احساس استیصال می‌کنند و امکان بروز افسردگی در آنان به مراتب بیشتر است.


علاوه بر زنان سرپرست خانوار رقم افسردگی در میان زنان خانه دار رو به افزایش است. احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار، خشونت ، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی، بالا بودن هزینه ها جهت تفریح و پرکردن اوقات فراغت از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است.

بسیاری از مشکلات زنان چه در خانواده و چه در جامعه از نبود یا ضعف مهارت های ارتباطی اجتماعی آنها سرچشمه می گیرد.تعداد زنان افسرده خانه دار بیشتر از زنان افسرده شاغل است،عامل مهم این است که زن خانه دار در مقایسه با زن شاغل با افراد کمتری سروکار دارد. وقتی زن شاغلی از منزل خارج می شود، در محل کار خود با افراد جدیدی ارتباط برقرار می کند، چیزهای جدیدی هم می آموزد و بیشتر احساس مفید بودن می کند. این احساس که کار کسانی در محل کار وابسته به انجام دادن وظایف از سوی اوست باعث تقویت احساس ارزشمندی در او می شوداما زن خانه داری که در طول روز در چهاردیواری منزل است، و تغییر و تحولی برایش رخ نمی دهد به رغم وظایف سنگینی که بر عهده دارد احساس ارزشمندی نمی کند.



در میان زنان شاغل دسته‌ای که نتوانسته اند بین زندگی خانوادگی و شغلی خود تعادل ایجاد کنند اغلب سرخورده می شوند.عدم تقسیم کار در خانه و در نتیجه به دوش کشیدن بخش بزرگی از مسئولیت خانواده و تعلیم و تربیت فرزندان بار مضاعفی است که آنها بعد از مدتی توان تحملش را از دست می دهند. این زنان نهایتاً ممکن است به این نتیجه برسند که وظایف خود را آنطور که باید انجام نمی‌دهند و در نتیجه احساس گناه و عدم رضایت کنند.


دکتر سیما فردوسی، روانشناس در این باره می‌گوید: «اختلالی مانند افسردگی در تمام جنبه‌های زندگی تاثیرگذار است و می‌تواند شرایط فردی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی افراد را تحت‌الشعاع قرار دهد. افسردگی زنان می‌تواند کانون گرم خانواده را به خطر بیندازد چرا که زنان از مهم‌ترین ارکان شادابی و سلامت هر خانواده به شمار می‌روند. زنی که نشاط نداشته باشد، در انجام دادن کارهای مربوط به خود و خانواده و تربیت فرزندان و ارتباط با همسر ناموفق خواهد بود و فرزندان در این‌گونه خانواده‌ها تحت تأثیر این حالات روحی مادر دچار یأس و بدبینی خواهند شد در نتیجه این احساسات زنی که باید پایه اصلی استحکام و شادابی در خانواده باشد، خود غمگین‌ترین عضو خانه می‌شود و دیگر نه از عهده کارهای منزل برمی‌آید و نه قادر به ایفای نقش خود در جامعه است چون احساس می‌کند تلاش‌های او در خانه دیده نمی‌شود».


دکتر امان‌الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره به خبرآنلاین می‌گوید: «وقتی در جامعه زن باید دوشادوش مرد برای تأمین مایحتاج زندگی و ازدواج و اشتغال کار کند و فشار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی شوهر و فرزندان را در جامعه تحمل کند، چون زن حساس‌تر و عاطفی‌تر است بیشتر در معرض افسردگی قرار دارد».

او معتقد است: «در برخی استان‌های کشور به دلیل رفتارهای بد خانواده و سنتی برخورد کردن با زنان، میزان افسردگی بیشتر است. لذا، وقتی زن باید با حداقل درآمد شوهر مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر و یا فرزندان و اطرافیان را تحمل کند و سنگ صبور همه باشد، در مقابل، کسی به حرف او گوش ندهد، معلوم است که افسردگی در بین این قشر بیشتر می‌شود».



مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که بیماری‌های روانی و اختلالات رفتاری در زنان ایرانی باعث هدر رفتن یک میلیون و ۱۹۱ هزار سال عمر آنها می‌شود و با وجود بالاتر بودن امید به زندگی در زنان نسبت به مردان، کیفیت زندگی آنها را پایین‌تر می‌آورد.

بهبود شرایط اقتصادی، امنیت شغلی، شرایط مناسب کار و حمایت های اجتماعی هم قطعاً به کاهش افسردگی در زنان و مردان منجر می شود. برقراری عدالت و رفع تبعیض هم چه در محیط کوچک خانواده و چه در جامعه از عوامل مهمی هستند که  می‌تواند مانع بروز افسردگی شوند.

 

گردآوری توسط: مریم واقف

منابع :

خبر گزاری ایستا

خبر انلاین

سلامت نیوز

ویکی پدیا، دانشنامه آزاد

.....





زنان، فقر، افزایش آسیب های اجتماعی



می توان در حالت کلی اثرات فقر را برای روی شخص و جامعه این گونه بیان کرد؛ فقر روی تندرستی، چگونگی فرهنگ خانواده و امکانات تحصیلی اثر می گذارد.مقدم بر همه، فقر مانع می شود که فرد به عنوان عضوی فعال، وظیفه اجتماعی خود را نسبت به جامعه انجام داده و از حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بهره مند شود.

افزایش کارگران جنسی در هر جامعه ای می تواند متاثر از  عوامل گوناگونی باشد، از عمده ترین این عوامل، بالا رفتن خط فقر و عدم مهارت و توانایی های لازم در جهت تامین مایحتاج زندگی،از سوی زنان باشد، که این مساله نیز  به نبود برنامه ریزی های اساسی از سوی دولتمردان برای توانمندسازی زنان و همچنین نبود بستری مناسب در جامعه، در راستای کسب مهارت، در آمد زایی واستقلال مالی، این قشر تاثیر گذار در جامعه باز می گردد.



با وجود سیر رو به رشد تحصیل زنان، به دلیل بستر سنتی جامعه و اینکه توجه به توانمند سازی و کسب مهارت برای استقلال مالی برای مردان در درجه اول اهمیت قرار دارد( هم از سوی دولت و هم باور خانواده ها)، هنوز آن طور که باید و شاید به این مساله مهم پرداخته نشده و ما غافل از اهمیت و تاثیر گذاری این عامل، به دنبال رفع آسیب های اجتماعی ناشی از کارگران جنسی در جامعه هستیم.


کارشناس مسایل اجتماعی به رابطه متقابل میان فقر و پیدایش کارگران جنسی در جامعه تاکید فراوان دارند، جامعه شرایط را با ایجاد تورم، بیکاری و فقر مساعد کرده و زنان بی سرپرست و بد سرپرست نیز به خاطر درماندگی در تامین هزینه های جاری خود و فرزندانشان، به این کار روی می آورند، در نتیجه کارگران جنسی نیز افزایش می یابند.



پژوهشگران علوم اجتماعی ازکاهش وحشتناک سن ورود دختران به بازار کارگری جنسی،حدود 12 سالگی هشدار می دهند.  همچنین از سوی  مدیر کل آسیب دیدگان سازمان بهزیستی ایران بیان شده که 50%از کارگران جنسی ایران را زنان متاهل تشکیل می دهند، که به دلیل مشکلات اقتصادی به این کار روی می آورند. پس از ورود این زنان به بازار کارگری جنسی، در معرض آسیب های چون ایدز، مواد مخدرو خشونت قرار می گیرند، که به نوبه خود به آسیب های اجتماعی دامن می زند.

بخش عظیمی از قشر فقیر جامعه را زنان تشکیل می دهند، که این فلاکت و فقر با ستم جنسی و طبقاتی نیز گره خورده و آسیب ها را تشدید می کند. کارگری جنسی، آزار جنسی محسوب می شود و هیچ زنی راضی نخواهد بود که به این کار تن دهد، اما به دلیل نیاز و تامین مایحتاج خود به این کار روی می آورد.

 با بروز رکود و مشکلات اقتصادی در خانواده ها، نان آوران خانواده چند شغلی شده، در خود فرو رفته و دچار مشکلات روحیو افسردگی خواهند گردید، ادامه این مشکلات به پایین آمدن سن امید به زندگی، فساد، اعتیاد،فقر، طلاق و فحشا  در جامعه خواهد انجامید.



 مقایسه ای ساده بین، میزان هزینه های صرف شده برای سرمایه گذاری جهت توانمند سازی زنان و هزینه هایی که آسیب های اجتماعی ناشی از عدم توجه به این قشر به جامعه تحمیل می کند، به اهمیت بیش از پیش  این موضوع می توان پی برد.

در این همین راستا، برای جلوگیری از انحرافات و آسیب های اجتماعی باید به توزیع درآمدها در جامعه توجه داشت چرا که یکی از مهم ترین عوامل بوجود آورنده و تشدید کننده فقر، توزیع ناعادلانه درآمدها در جامعه است که این نابرابری های اقتصادی زاینده فساد، تباهی و انواع کجروی ها خواهد بود. بنابراین باید کوشش خود را در راه بهبود وضع توزیع عادلانه درآمدها به کار گیریم تا بتوانیم بر نابرابری های اقتصادی جنسیتی، فایق آییم.


 


نویسنده: مریم واقف






دختر هند یا دختر ایران،چه فرقی می کند؟


هند به سوگ یک زن جوان نشست


 


در دهلی نو، پایتحت هند، هزاران نفر به سوگواری پرداختند و به یاد او شمع روشن کردند.آنها خواهان اجرای عدالت درباره تجاوزکنندگان به این دختر ۲۳ ساله اند که اکنون به "دختر هند" شهرت یافته است.

از صبح روز شنبه، در چندین شهر هند، صدها نفر با شرکت در اعتراضاتی، خواهان حفاظت بیشتر از زنان شده بودند. در پی بروز این اعتراض ها، در بخش های زیادی از دهلی نو، صدها پلیس مسلح ضدشورش مستقر شدند تا از گسترده شدن اعتراض ها جلوگیری کنند.

زنی که مورد حمله قرار گرفت، پس از آن که به همراه دوستش برای دیدن فیلم به یک مرکز خرید در جنوب دهلی رفت، سوار یک اتوبوس شده بود. شش نفر به این دختر تجاورز کردند، سپس با یک میله آهنی او و دوستش را مورد ضرب قرار داده و از اتوبوس در حال حرکت آنها را به بیرون پرتاب کردند.

این دختر جوان که نامش اعلام نشده، پس از سه عمل جراحی در هند، برای درمان به بیمارستان ماونت الیزابت در سنگاپور منتقل شده بود . با این حال،او به دلیل شدت جراحات وارده، در شامگاه ۲۸ دسامبر در این بیمارستان درگذشت.


تجاوز به این زن که دانشجوی پزشکی بود، از هفته گذشته موجی از اعتراضات را در هند به دنبال داشته است، تا جایی که اوایل هفته جاری، پلیس هند اعلام کرد که برگزاری تجمعات اعتراضی در مرکز دهلی‌نو ممنوع است.


معترضان خواهان فراهم کردن امنیت بیشتر برای زنان در هند هستند



روز شنبه، ۲۲ دسامبر، هزاران تظاهرکننده‌ای که در مقابل کاخ ریاست‌جمهوری تجمع کرده بودند، با پلیس ضدشورش درگیر شدند و پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک‌آور و آب پرفشار استفاده کرد.

دولت هند تلاش کرده است که خشم عمومی ناشی از این واقعه را با این وعده که تمهیدات جدیدی را برای محافظت از زنان و ایجاد فضایی امن برای آنها در شهر در پیش می‌گیرد، تا حدی آرام کند.



وهمچنین برای ابراز حس همدردی وهمسویی دولتمردان با افکار عمومی در هند، تجمان موهان سینگ نخست وزیر هند نیز برای استقبال از پیکر این زن جوان در فرودگاه ایندرا گاندی حاضر شده بود.


ببنیم، عبرت بگیریم

در کشور خودمان ایران، همواره شاهد بروز این گونه حوادث شوم و خشونت باربوده و هستیم. تنها دلیل اصلی و قابل درک این است که به جای حمایت از امنیت و محافظت از زنان، با فرا فکنی و زیر سوال بردن شخصیت و نوع پوشش قربانیان، به راحتی همه تجاوزها به حریم خصوصی زنان، کوتاهی هاو بی قانونی ها توجیه می شوند و هیچ کس حاضر به پاسخگویی به این مشکلات نیست.

گاه افکار عمومی جامعه  بی تفاوت از کنار اینگونه مسایل  عبور می کند، معلوم نیست فردا این نا بسامانی و کوتاهی دامان کدام خانواده را  خواهد گرفت. از گذشته تابه امروز در همه جوامع، فشار افکار عمومی بوده که توانسته در خواست های به حق افراد جامعه را از مسئولینی که خود آنان را انتخاب کرده اند مطالبت کند.بی تفاوتی و منفعل بودن افکار عمومی به مسائل و رخداد های  جامعه قطعا آثار شوم و زیانباری را  نه تنها برای قربانیان بی توجهی بلکه تمامی اقشار جامعه در پی خواهد داشت.



نویسنده مریم واقف


 

عاقبت تنها وزیر زن



 مرضیه وحید دستجردی، 50 ساله، تجربه دو دوره نمایندگی مجلس را نیز در کارنامه اش دارد، یکی از معدود کسانی بود که در فهرست وزیران پیشنهادی برای تصدی وزارتخانه هم تحصیلات مرتبط با حوزه کاری وزارتخانه داشت و هم چند سال در آن وزارتخانه در سطوح بالا تجربه مدیریت داشته است.

دکتر مرضیه وحیددستجردی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان اولین وزیر زن در دولتهای پس از انقلاب، که با پیشنهاد رئیس جمهور توانسته بود رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی بگیرد، با حکم محمود احمدی نژاد برکنار شد تا حوزه سلامت کشور بیش از پیش دچار التهاب و بحران ناشی از مشکلات بودجه ای و مدیریتی شود.

به گزارش خبرنگار مهر، برکناری وزیر بهداشت درست زمانی به واقعیت پیوست که چند روز قبل محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در مراسمی که دکتر دستجردی نیز حضور داشت، عنوان کرده بود تا زمانی که من و آقای احمدی نژاد هستیم، خانم وزیر هم می ماند.

رحیمی در پاسخ به پرسشی در خصوص شایعه برکناری وزیر بهداشت چنین گفته بود که "دکتر مرضیه وحید دستجردی از جمله بهترین وزرای کابینه، اولین بانوی وزیر در جمهوری اسلامی ایران و مورد حمایت همه جانبه دولت قرار دارد. بنابراین تا زمانی که دکتر احمدی‌نژاد و من هستیم دکتر دستجردی هم به عنوان وزیر بهداشت در کابینه حضور خواهد داشت."



شاید تکذیب این شایعه در آن روز، اذهان را به سمتی می برد که این گونه اخبار در دولت نهم توسط غلامحسین الهام سخنگوی دولت تکذیب می شد اما به فاصله چند روز بعد، همان شایعه تبدیل به واقعیت می شد.

شنیده ها حاکی از این است که ماجرای برکناری وزیر بهداشت از درخواست برای تغییر دکتر باقر لاریجانی از ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت، شروع شد. جایی که گفته می شود برخی دولتمردان خواستار برکناری لاریجانی بوده اند اما وزیر بهداشت حاضر نشده این حکم را برای لاریجانی صادر کند.

 

به دنبال بروز این شایعات، ماجرای ارز دارو پیش آمد و اینکه خانم وزیر به صراحت از مشکلات تامین نشدن ارز دارو و کمبودها در جمع خبرنگاران سخن گفت اما رئیس جمهور در گفتگوی تلویزیونی، ادعای خانم وزیر را رد کرد و عنوان داشت که تمامی ارز دارو تامین شده و...

به دنبال این اظهار نظر، بار دیگر خانم وزیر در جمع روسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور عنوان داشت که حرف ما همان گفته های قبلی است و تنها یک سوم از ارز دارو تامین شده است.



این در حالی بود که طی دو هفته اخیر بیشترین هجمه ها و انتقادات از وزیر بهداشت، در روزنامه ارگان دولت به چشم می خورد. جایی که در قالب گزارشها و یادداشتهایی، عملکرد وزیر بهداشت را زیر سئوال برده و شائبه برکناری او را قوت می بخشیدند.

سرانجام وزیر بهداشت با حکم رئیس جمهور که اطلاعیه آن بر روی خروجی پایگاه اطلاع رسانی دولت قرار گرفت، از مسئولیتش برکنار و محمدحسن طریقت منفرد به عنوان سرپرست وزارت بهداشت منصوب شد.

این در حالی است که بعد از ماجرای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات که رئیس جمهور قصد داشت او را برکنار کند، توصیه های فراوانی شده بود که بهتر است ترکیب دولت دهم تا پایان عمر دولت تغییر نکند. اما به نظر می رسد رئیس جمهور اعتقاد دارد با انتصاب سرپرست برای وزارتخانه ای که سلامت مردم در گرو مدیریت قوی آن است، می خواهد  شرایط عبور از بحران در سلامت را فراهم کند. موضوعی که اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به هیچ وجه موافق آن نبوده و به شدت از عملکرد دکتر دستجردی حمایت و پشتیبانی کرده اند.

حالا باید منتظر ماند و دید که آیا سرپرست وزارت بهداشت می تواند در سه ماه پایانی سال که فرصت سرپرستی دارد، وزارت بهداشت را از بند مشکلات اعتباری و بودجه ای رها کند.

نکته جالب اینکه در حکم سرپرستی رئیس جمهور برای طریقت، هیچ تشکر و تقدیری از زحمات دکتر دستجردی نشده است.

منبع خبرگزاری مهر


شکاف دیجیتالی جنسیت




با شکل گیری مبحث جامعه اطلاعاتی و رشد سریع تکنولوژی‌ها به ویژه تکنولوژی‌های جدید اطلاعات و   ارتباطات در سراسر جهان بخصوص در کشورها ی  توسعه یافته و مطرح شدن بحث شکاف دیجیتال، توجه به راهبردهایی جهت دستیابی تمام افراد بشر به این فناوری‌ها لازم به نظر می‌رسد. بنابر تجربه عمومی و مشاهداتی که بیشتر ما ممکن است داشته باشیم، میزان اطلاعات در اختیار افراد جامعه همچون منابع اقتصادی به صورت برابر توزیع نشده است(نظریه شکاف آگاهی).

با وجود دیدگاه‌های مثبت طرفداران توانمندسازی زنان بوسیلۀ فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، دیدگاه مخالفی نیز وجود دارد که ضرورتی به دستیابی به فناوری‌های نوین برای کسانی که نیازهای ابتدایی تری دارند را احساس نمی‌کند، اما با توجه به رشد فراگیر این فناوری‌ها در جهان و قابلیتی که در ارتقاء و توسعه جوامع دارند انتظار می‌رود دولت‌ها و پژوهشگران جوامع در حال توسعه به راه کارهای اجلاس‌های جهانی توجه کنند و تلاش خود را در جهت رفع موانع دسترسی و استفادۀ زنان از فناوری‌های مذکور به کار گیرند.از آنجا که فناوری‌ها در توانمندسازی بشر مؤثر واقع می‌شوند، نقش این فناوری‌ها بر زنان بخصوص  در کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از اقشار در حاشیه مانده بسیار مورد توجه است.

توانایی در جنبه مثبت آن می‌تواند شخص را قادر سازد که در تصمیم‌گیری‌های جمعی مشارکت داشته  باشد و سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش را در الگوی توانمندسازی قدرت در سه سطح اتفاق می‌افتد تعیین نماید. سه سطح الگوی توانمند سازی: در سطح فردی (همان احساس و ادراکی که یک فرد نسبت به توانایی هایش در تأثیر گذاری و حل مسائل دارد)؛ در سطح میان فردی (تجربیاتی که یک فرد همراه با دیگران و در ارتباط با آنان به دست می‌آورد و حل مسائل را آسان می‌کند)؛ و در سطح محیطی (نهادها ی اجتماعی که می‌توانند فرد را یاری دهند و آسان کننده و یا ادامه دهندۀ تلاش‌های وی درجهت دستیابی به خواسته هایش باشند.) فناوری‌های نوین، می‌توانند به عنوان تولیدکنندگان اطلاعات، در شکل گیری افکار عمومی و ساختن بستری برای مشارکت دهی و توانمندسازی زنان در عرصۀ سیاسی، بسیار مؤثرواقع شوند.



شکاف دیجیتال اصطلاحی است در اشاره به فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوری‌ها داشته یا اصلا دسترسی ندارند. این عبارت شامل عدم تعادل در دسترسی فیزیکی به فناوری تکنولوژی نیز می‌شود، مانند عدم تعادل در داشتن منابع و مهارت برای دسترسی موثر و مفید به فناوری و محسوب شدن به عنوان شهروند دیجیتال. شکاف دیجیتال را می‌توان بر پایه جنسیت، در آمد و نژاد مورد بررسی قرار داد.

شکاف دیجیتالی جنسیت، به بیانی ساده یعنی نابرابری در دسترسی به فناوری‌های نوین بین زنان و مردان.در متن شکاف دیجیتالی؛ شکاف جنسیتی به طور فزاینده ای مورد توجه است، به این معنی که اگر دسترسی و استفاده از فناوری‌های اطلاعات پیوند مستقیمی با توسعه اقتصادی و اجتماعی دارد پس باید این اطمینان حاصل شود که زنان در کشورهای در حال توسعه اهمیت فناوری‌های مذکور را درک کرده و آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند.

امروزه بزرگترین  واحد نیرومند برای ترغیب استفاده از فناوری‌ها ی اطلاعات توسط زنان در کشورهای در حال توسعه برنامه  APC (انجمن ارتباطات پیشرو) است که شبکه سازمان غیر دولتی زمینه ساز شکل گیری آن شده است. APC (انجمن ارتباطات پیشرو)، شرکتی است که در سال 1990 شکل گرفت و متشکل از مجموعه ای از تهیه کنندگان اینترنت است که با سازمانهای غیر دولتی که برای عدالت اجتماعی و تأمین حقوق زنان تلاش می‌کنند در ارتباط نزدیک است.



بنابراین، مهمترین مسائل در پرکردن شکاف دیجیتالی توجه به سواد و بالا بردن سطح علمی افراد، توزیع صحیح دسترسی به اینترنت، ایجاد شرایطی برای دسترسی همهٔ مردم به تکنولوژی وفناوری، توضیح و تشریح ضرورت استفاده از تکنولوژی اینترنت در عرصهٔ تجارت، برنامه‌ریزی مناسب و مدون برای تجهیز مدارس به شبکه های اینترنتی و... است.



نویسنده : مریم واقف

 

منابع:

  1. آبوت،پاملا و والاس، کلر(1380).جامعه شناسی زنان. ترجمۀ منیژه نجم عراقی. تهران: نشرنی، چاپ چهارم
  2. معتمد نژاد، کاظم (1383) .جامعه اطلاعاتی:اندیشه های بنیادی،دیدگاههای انتقادی وچشم اندازهای جهانی. تهران:دانشگاه علامه طباطبایی، مرکز پژوهشهای ارتباطات
  3. صراف، سها. نقش فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان ایران(1386-1385)
  4. ویکی پدیا، دانشنامه آزاد